آموزش زندگى

                                                  بسم الله الرحمن الرحیم  

                                                 

                                                            آموزش زندگى   

هر کارى نیازمند آموزش است. «هیچ کس از پیش خود چیزى نشد.» این ضرورت را هم عقل به آن حکم مى‏کند و هم دین به آن فرمان مى‏دهد و هم تجربه‏هاى بشرى آن را مى‏نمایاند. همه ما باور داریم که کارهاى مهم، نیاز به آموزش دارند؛ اما برخى‏مان عقیده داریم که کارهاى کوچک، نیازمند آموزش نیستند و آدمى به خودى خود آنها را یاد مى‏گیرد. آنگاه کارهاى بزرگ و نیازمند آموزش و کارهاى کوچک و بى‏نیاز به تعلیم را در ذهن‏مان تقسیم‏بندى و معین مى‏کنیم و برابر عقیده‏مان عمل مى‏نماییم؛ بزرگ‏ها و مهم‏ها را آموزش مى‏بینیم و کوچک‏ها و غیر مهم‏ها را بى‏تعلیم و تعلم انجام مى‏دهیم، و چون معیار و ملاک درستى در این تقسیم‏بندى نداریم، گاهى امور بزرگ و مهم را در بخش کوچک‏ها مى‏نهیم و کوچک‏ها را در بخش بزرگ‏ها مى‏گذاریم. اصل این تقسیم‏بندى و دو گانه کردن، درست نیست. حقیقت آن است که همه کارها نیازمند آموزش‏اند. از کارهاى بسیار مهم دانه درشتى که نیازمند آموزش است، «مدیریت زندگى مشترک» است. همسردارى و اداره زندگانى زن و شوهرى، داراى راز و رمزها و فوت و فن‏ها و پیچ و خم‏هاست. «هزار نکته باریک‏تر ز مو اینجاست» که یکى از آنها آن سخن معروف علامه جعفرى است که در پاسخ به پرسش برتراندراسل گفته است راسل، فیلسوف اجتماعى اروپایى، در مکاتبه‏هایى که با استاد محمدتقى جعفرى داشته است، از ایشان مى‏پرسد: «چرا اسلام به ازدواج این همه بها داده و براى آن این اندازه قانون وضع کرده است؟» استاد جعفرى در پاسخ او مى‏نویسد: «در ازدواج، مسئله انسان مطرح است. با ازدواج، مى‏خواهد انسان به وجود آید.»(1) یکى از شگفتى‏هاى اسفناک، این است که برخى از مردمان، در آن تقسیم‏بندى دوگانه فوق الذکر، مدیریت زندگى زن و شوهرى را، در بخش کوچک‏ها و غیر مهم‏ها مى‏آورند و خود را به ظاهر راحت مى‏کنند، اما به واقع خویشتن را به هلاکت مى‏افکنند. اگر دانشمندى را که در رشته‏اى از دانش‏ها به بالاترین مرتبه رسیده باشد، اما در کار کشاورزى تعلیمى ندیده باشد و دانش و تجربه‏اى نداشته باشد، به باغى ببریم و از او بخواهیم نهالى را با نهال دیگر پیوند بزند، حتما از عهده آن برنمى‏آید. با اینکه کار کشاورزى به نظر آسان مى‏آید. این خردمندانه نیست که ما، در راهى که تاکنون نرفته‏ایم، سرمان را پایین بیندازیم و بى‏راه، بلد و بى‏پروا پیش برویم. مراحل آموزش

چون زندگى خانوادگى، مرحله‏هاى گوناگونى دارد، آموزش‏هاى مهارت‏هاى زندگى نیز باید برابر آن مراحل باشد. مرحله‏ها:
1. پیش از ازدواج، که مرحله همسرگزینى و انتخاب همسر است، و از مهم‏ترین مراحل زندگى است، بیشترین دقت و مهارت را مى‏طلبد. در این دوران، «فاخته‏ها» در اندیشه و تکاپوى یافتن همدم و هم آشیانه خویش‏اند.
2. پس از انتخاب همسر، که مرحله نامزدى و دوران عقد بستگى است، و مرحله‏اى شیرین و دلپسند است و راهکارها و مهارت‏هاى خاص خود را مى‏طلبد. در این دوران، فاخته‏ها همدم و هم آشیانه خویش را یافته‏اند، اما «جدا آشیانه»اند.
3. عروسى و آغاز زندگى مشترک. در این دوران، «فاخته‏هاى جدا آشیانه»، «تک آشیانه» و هم آشیانه مى‏شوند و به افق‏هاى پیش‏رو مى‏نگرند و به برنامه‏هاى آینده مى‏اندیشند. دامنه این دوران، گسترده است و آستانه آن بلند است. مهارت‏هاى این دوران و سلوک همسران در این مرحله، بسیار گسترده‏تر و فنى‏تر و دقیق‏تر و عمیق‏تر است و «هزار نکته باریک‏تر ز مو» نمایان‏تر مى‏شوند.
4. فرزنددار شدن. آنگاه که فاخته‏ها تک آشیانه شدند و نهال‏ها پیوند خوردند، اندک اندک ثمره‏ها پدیدار مى‏شوند و آشیانه، صفاى بیشتر مى‏یابد و بوستان، حیاتى نوین پیدا مى‏کند. در این دوران، آن «هزار نکته باریک‏تر ز مو» هزاران نکته مى‏شوند. مهارت‏ها و فنون این مرحله، بسیار ظریف‏اند؛ از هنگامه افشاندن بذر تا پروراندن آن در نهان و سپس سر برآوردن و آمدن به این جهان و آنگاه پرورش آن بر شیوه‏اى درست، تا بالنده شدنش.
این مرحله با مرحله پیشین، در هم آمیخته‏اند؛ مرحله چهار بر مرحله سه وارد مى‏شود و این دو دوران، همراه و توأمان مى‏شوند.
5. ازدواج فرزندان. هنگام که بذرها سر برآوردند و بر ساقه خود ایستادند و نهال‏ها بالنده شدند، نوبت به پیوندزنى و ساماندهى‏شان مى‏رسد. اکنون جوجه‏هاى فاخته‏ها، خود، فاخته‏هایى رشید شده‏اند. آنان که تاکنون در آشیانه پدر و مادر مى‏زیستند، حالا آشیانه مستقل مى‏طلبند.
اینک نسلى نو از درون نسل پیشین سر برآورده و اعلام استقلال مى‏کند.
مسئولیت مدیریت این دوران، برعهده والدین نسل نو است. این دوران نیز فنون پیچیده و دقیقى دارد و آموزش‏ها و مهارت‏هاى خاص خود را مى‏طلبد.
6. دوران کمال. در این هنگام، والدین به دوران کمال رسیده‏اند. برزیگران دیروز، اکنون بوستان خود ساخته و خود کاشته خویش را با افتخار مى‏نگرند؛ تلاش‏هاى سال‏ها مدیریت و مراقبت و زحمت و محبت، اکنون به بار نشسته و فروغ شادى و خرسندى را در دل و دیده باغبانان، برافروخته است. و اکنون فرزندان و نوگان و نبیرگان و عروسان و دامادان، به هدایت و رهبرى پدر بزرگ و مادر بزرگ، امید بسته‏اند و خواهان دریافت ثمره‏هاى تجربه‏ها و اندوخته‏هاى ارجمند ایشان‏اند.

منابع و روش‏هاى آموزش
1. مطالعه کتاب و مطبوعات

در این عرصه، غنى هستیم؛ کتاب‏ها و نشریات خوبى به وسیله نویسندگان و دانشمندان نوشته شده و مى‏شود و کتاب‏هایى نیز از دیگران به فارسى ترجمه شده و مى‏شود. مفیدترین این کتاب‏ها و مطبوعات، آنهایى است که خانواده را از منظر اسلام بررسى کرده‏اند. چون ارگان خانواده، یک نهاد فطرى و غریزى است، عهده‏دار بیان قوانین آن و نمایاندن قلمرو روابط و تعامل اعضاى آن «دین» است. البته در این حوزه، کتاب‏ها و مطبوعات ضعیف یا کم فایده یا بى‏فایده یا مضر نیز وجود دارد، اما این کاستى‏ها از ناحیه مؤلفان و پدیده‏آورندگان این گونه آثار
منشأ مى‏گیرد، نه از ناحیه دین. کتاب‏هاى ترجمه‏اى غیر دینى نیز برخى‏شان خوب‏اند و برخى‏شان ضعیف‏اند و برخى نیز بدو زیانبارند. از این رو، با تیزنگرى و مشورت و کوشش مى‏توان کتاب‏هاى مفید را یافت و از غیر مفیدها یا زیاندارها اجتناب کرد.

2. حضور در آموزشگاه و کلاس

در این عرصه، چندان غنى و توانمند نیستیم؛ بلکه فقیر و رنجوریم. افسوس که آموزشگاه‏هاى مهارت‏هاى زندگى، در جامعه ما به هیچ رو قابل برابرى با آموزشگاه‏هایى چون: رانندگى، آرایشگرى، گلدورزى، زبان‏آموزى، خیاطى، کامپیوتر، باشگاه‏هاى ورزشى و صدها آموزشگاه و
کلاس فنون دیگر نیست!
نه اینکه آن آموزشگاه‏ها و کارگاه‏ها و کلاس بیش از اندازه نیازند و یا غیر لازم و یا بیهوده‏اند؛ نه؛ بلکه آموزشگاه‏ها و کارگاه‏ها و کلاس‏هاى آموزش مهارت‏ها و درس‏هاى زندگى خانوادگى، اندک و ناچیزند.
البته نباید ناامید بود. از آن مقدار که موجود است باید بهره جست و براى جبران کمبودها نیز باید کوشید. این یک وظیفه همگانى است که مراکز و اماکن و وسایل آموزش مهارت‏هاى زندگى خانوادگى را به اندازه کافى برسانیم تا همگان از آنها بهره‏مند شوند.

3. مشاوره

مشاوره خانواده، اندک اندک دارد در جامعه ما نهادینه مى‏شود و رو به رشد است و آینده امیدبخشى را نوید مى‏دهد. مشاوره و مشاوران مى‏توانند نقش مهمى را در آموزش مدیریت خانواده‏ها برعهده داشته باشند.
درباره مشاوره، در بحث‏هاى آینده، به تفصیل سخن خواهیم گفت. انشااللّه‏

4. وسائل سمعى و بصرى

صداو سیما برنامه‏هاى مفیدى درباره فرهنگ خانواده و آموزش مهارت‏هاى زندگى خانوادگى ارائه مى‏دهد برنامه‏هاى پرسش و پاسخ‏هاى خانوادگى و تربیتى این رسانه‏ها، مفید و راهگشاست.
فیلم‏ها و نوارها و لوح‏هاى فشرده و دیگر وسایل سمعى و بصرى نیز در این موضوع، موجود است که همگان مى‏توانند از آنها بهره جویند.

5. محفل‏هاى دوستانه

چه نیکوست که دوستان و خویشاوندان، محفل‏ها و گردهمایى‏هاى خانوادگى‏شان را به گفتمان فرهنگى خانوادگى تبدیل کنند و از پیش، موضوعى را معین نمایند و درباره آن مطالعه کنند و در محفل‏هایشان درباره آنها به گفتگو بپردازند. و اگر لازم بود، کسى را به عنوان کارشناس دعوت کنند تا هم تدریس کند و هم به پرسش‏هاى حاضران پاسخ گوید.
این محافل اگر خوب اداره شوند، ثمره‏هاى فرخنده‏اى دارند؛ هم تجدید دیدار دوستان و خویشان است، هم صله ارحام و پیوند خویشاوندان، و هم آموزشگاه مهارت‏هاى زندگى.
البته این محفل‏هاى فرهنگى و معنوى، هرگز نباید به تشریفات پر هزینه، آلوده گردد و رنگ و لعاب مهمانى‏هاى پر زحمت را به خود بگیرد، که اگر چنین شد، دیگر نه فایده‏اى دارد و نه دوام مى‏آورد.

6. حضور در محضر عالمان

از نعمت‏هاى ارزشمند جامعه ما وجود مجالس و محافل علمى و اخلاقى است که در مکان‏هایى مانند مساجد و دانشگاه‏ها و به مناسبت‏هاى گوناگون برپا مى‏شوند و سخنرانان و اساتید، موضوع‏هاى مختلفى را مطرح مى‏کنند. برخى از ایشان و در برخى از این مجالس، مسائل خانوادگى و اخلاق و مهارت‏هاى زندگى مشترک و نیز مسائل تربیتى بیان مى‏شود، حضور در این مجالس و در محضر این استادان و عالمان، در رشد فرهنگى همسران و خانواده‏ها تأثیرى شایان دارد.
از کارهاى خوب و ممکنى که مى‏شود کرد این است که به سخنرانان و اساتید پیشنهاد کنیم و از ایشان بخواهیم که در سخنرانى‏ها و درس‏هاشان، به موضوع مهارت‏هاى زندگى و اخلاق و فرهنگ خانوادگى، بیشتر بپردازند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد